یه زن کنار یه مرد

ساخت وبلاگ
سلام امروز صبح با دوستم رفتیم شهرداری واسه کارآموزی تو راه برگشت رفتم داروخونه بی بی چک گرفتم .دو روز مونده .بی بی چک منفی شد .نمیدونم زود گذاشتم یا نه ولی چند روزه انقدر سوزش معده و کمر درد دارم که حس کردم نی نی مهمون خونه دلم شده .خورد تو ذوقم عین این چند روز نشستم و یه دل سیر گریه کردم .بعد رفتم تلگرام و بچه ها یکم دلداریم دادم.شیش ماه شد. فک کنم این اولین ماهی بود که سالم بودم و شانسم این ماه باید بیشتر میشد با اینکه از اولش چکاب رفتم اما دکتر قبلی کیست رو تشخیص نداده بود .چه حس بدیه اینروزا همه جا بچه میبینم .و خبر بارداری تک تک دوستامو میشنوم برای خودم متاسف میشم و بازم مثل همیشه میشینمو یه زن کنار یه مرد...ادامه مطلب
ما را در سایت یه زن کنار یه مرد دنبال می کنید

برچسب : فروردین, نویسنده : yekzan3426o بازدید : 26 تاريخ : جمعه 27 مرداد 1396 ساعت: 14:14

سلام چند روزه از لحاظ روحی خوب نیستم و این قضیه یکمیش بر میگرده به عملکرد همسر در چند ماه گذشته.گاهی وقتا یه چیزایی تو ذهنت گیر میکنه که خودت به تنهایی نمیتونی بهش پاسخ بدی و اگه از کسی دیگه ای بخوای که پاسخ گو باشه ممکنه باعث دلخوری وجروبحث بشه پس ترجیح میدی که سکوت کنی و با خودت بجنگی و این افکار هر چند وقت یکبار میاد سراغت انقدر تو ذهنت زیرو روش میکنی و باهاش مینجنگی اما نهایتا نمیتونی شکستش بدی سعی میکنی فراموش کنی اما بعد یه مدت دوباره این قضیه تکرار میشه روز از نو روزی از نووو...ته همه قضیه های حل نشده همینه. مشکل ما از اونجایی شروع شده که خونوادشو به زندگیمون دخالت دادیم . دوری بین ما ت یه زن کنار یه مرد...ادامه مطلب
ما را در سایت یه زن کنار یه مرد دنبال می کنید

برچسب : بیستو,هفتم, نویسنده : yekzan3426o بازدید : 30 تاريخ : جمعه 27 مرداد 1396 ساعت: 14:14

از صبح با دوستای دانشگاه رفتیم پیکنیک .ناهار خوردیم بعدشم لب دریا چرخیدیم .رفتیم مرکز خرید دو ساعتی اونورا گشتیم یه پیراهن نخی زرشکی برای خودم خریدم .بعدشم تو مسیرم رفتم داروخونه دوتا بی بی چک خریدم .قبل اینکه لباسامو بکنم رفتم دسشویی .تست کردم چشامو بستم و هی خدا خدا کردم دو خط باشه لاقل الکی .گفتم خدایا کاش بی بی چک خراب باشه و این یه بار رو مثبت نشون بده .از ته دلم صداش کردم اما نشنید یه خط دیدم منفی شد.باید قبول کنم که اینا یه خیال واهیه .باید قبول کنم که تو دلم خالیه .باید بتونم از فکرشم در بیام و شبا راحت بخوابم چرا نمیفهمم که چیزی تو دلم نیست .چراااااا چرا قلبم قبول نمیکنه که خدا این ما یه زن کنار یه مرد...ادامه مطلب
ما را در سایت یه زن کنار یه مرد دنبال می کنید

برچسب : فروردین, نویسنده : yekzan3426o بازدید : 43 تاريخ : جمعه 27 مرداد 1396 ساعت: 14:14

چند شبه خیلی استرس دارم این استرس حالمو بدتر میکنه و باعث میشه شبا نتونم خوب بخوابم صبحا هم با استرس پامیشم در نتیجه تو روز خول و خوی درستو حسابی ندارم خوب نمیتونم فعالیتهای روزمره مو انجام بدم امروز صبح طبق معمول ساعت هفت با استرس پاشدم هر چقدر کلنجار رفتم دیگه خوابم نبرد .بدبختی اینجاست نمیتونم نسبت بهش بیخیال باشم سر دلم میسوزه هیچ حالت عجیب غریبی ندارم که بگم باردارم اما همون دردای پ ..خیلی طولانی شده اگه بچه ای در کار نبود تا الان پ.. میومد اما شکم اینجاست که چرا بی بی چک منفی میشه امروز میخواستم برم آزمایش بدم صبح زود پاشدم و همسر رو بیدار کردم تا باهم راهی بشیم از اونجایی که هیچوقت نمیت یه زن کنار یه مرد...ادامه مطلب
ما را در سایت یه زن کنار یه مرد دنبال می کنید

برچسب : صبح,امروز, نویسنده : yekzan3426o بازدید : 24 تاريخ : جمعه 27 مرداد 1396 ساعت: 14:14

سلام امروز ناهار خونه دوستم دعوت بودم تا غروب اونجا موندم شیش تایی خوش گذروندیم حرف زدیمو خندیدیم یکیشون چهار ماهه حامله ست دلم خواست .قضیه بچه منتفی شد البته بعد از آزمایش خونی که دادم. فعلا خبر خاصی نیست الانم نشستم دارم پسته میخورم با تخمه چایی هم دم کردم که بعدش بزنیم بر بدن خواستم بگم که ماهم گاهی خوش میگذرونیم همش تو غمو اندوه نیستیم .اره بابا + نوشته شده در  پنجشنبه هفتم اردیبهشت ۱۳۹۶ساعت 23:43  توسط زری  |  یه زن کنار یه مرد...ادامه مطلب
ما را در سایت یه زن کنار یه مرد دنبال می کنید

برچسب : دورهمی, نویسنده : yekzan3426o بازدید : 21 تاريخ : جمعه 27 مرداد 1396 ساعت: 14:14

سلام خودم از اونجایی گذر کسی به اینجا نمیوفته پس کار رو با سلام به خودم شروع میکنم راستش نههههه دلخور نیستم که کسی اینجارو نمیخونه ابدا .اینجا فقط برای دل خودم مینوسم یه زمانی بود که خیلی برام اهمیت داشت که چندتا کامنت بگیرم چند نفر پستامو بخونن الان وارد یه دوره دیگه از زندگی شدم یا شاید اونقدر بزرگ شدم که فهمیدم اینا اهمیت نداره امروز از صبح یه بند زل زده بودم به گوشی از تلگرام به اینستا و بالعکس.یه روزایی که حوصلت خیلی سر میره هی میری تو دنیای مجازی میبینی هیچچ خبری نیست همه ساکت همه آروم هیچکسم نمیاد جواب سلامتو بده یه روزایی هم هست که میخوای آماده بشی بری عروسی بینی بالای هزارتا چت نخونده یه زن کنار یه مرد...ادامه مطلب
ما را در سایت یه زن کنار یه مرد دنبال می کنید

برچسب : یازده,اردیبهشت, نویسنده : yekzan3426o بازدید : 22 تاريخ : جمعه 27 مرداد 1396 ساعت: 14:14

اینروزا چیزی که حالمو خراب تر از همیشه میکنه نگرانی خونواده مه من با خواهرم خیلی راحتم و همه چیو بهش میگم انگاری اونم با مادرم خیلی راحته و همه چیو بهش میگه اینجوری شد که من تو هشت ماه اقدام برای بارداری کلی ادم نگران دورم دارم که حسم میگه حس میکنن که نازا هستم درسته من یکم ادم عجول و همیشه دل نگران هستم درسته گاهی ناامید میشم و گاهی میشینم مفصل برای خودم عزا میگیرم اما به خودم حق میدم این طبیعت هر انسانیه که گاهی کم بیاره وقتی بغضی تو گلوش داره بترکونه و با دیگران درد و دل کنه .ولی این اشتباهه.من یه زن قوی هستم بعد پنج سال زندگی مشترک بعد پشت سر گذاشتن اینهمه سختی میتونم بگم دیگه اون دختر بچه یه زن کنار یه مرد...ادامه مطلب
ما را در سایت یه زن کنار یه مرد دنبال می کنید

برچسب : تیر, نویسنده : yekzan3426o بازدید : 32 تاريخ : جمعه 27 مرداد 1396 ساعت: 14:14

سلام  میلاد حضرت معصوم و روز دختر مبارک تموم اینستا پر شده از پیام تبریک .بالای هزار تا عکس دختر کوچولو موچولو و خوشکل لایک کردم و قربون صدقه شون رفتم کاش امشب از حضرت معصومه یه دختر هدیه بگیرم .من عاشق دختر بچه م .با اینحال اگه خدا بهم یه پسر هم بده من باز هم خوشبخترین زن عالمم  دلم گرفته .دلم بچه خواست از اون شباییه که دلم بهونه گرفته و بدجور لج کرده دلم بچه میخواااد خووو.اما سعی میکنم صبوری کنم و راضی باشم به رضای خدا. این درست نیست که میگن خدا هر کسی رو که دوست داشته باشه تاج مادری رو سرش میذاره .یعنی خدا هر کیو که بهش بچه نداده دوسش نداره?من باور ندارم  بعضی حرفا دل ادمو بدجور میشکونه . خ یه زن کنار یه مرد...ادامه مطلب
ما را در سایت یه زن کنار یه مرد دنبال می کنید

برچسب : روز,دختر, نویسنده : yekzan3426o بازدید : 33 تاريخ : جمعه 27 مرداد 1396 ساعت: 14:14

سلام بعد از یه غیبت طولانی دوباره اومدم که بنویسم دلم برای گذشته ها خیلی تنگ شده اون روزایی که هنوز تلگرام واینستا نبود و ما اینجا مینوشتم دوستای وبلاگی روگم کردم چقدر بد شد چقدر اینجا باهم خوش بودیم واقعا اونروزا خیلی خوب بود.فک کنم دو سه سالی هست که ننوشتم بلاخره درس و دانشگاه تموم شد الانم بیکار شدیم و دوباره اومدیم به دنیای وبلاگ .هنوز هیچ خبری از نی نی نیست .داریم تموم زورمون رو میزنیم که یکیشو از خدا هدیه بگیریم . یکی دوهفته دیگه اسباب کشی داریم میری خونه مادرشوهر .با اینکه اصلا دوس ندارم زیر دینشون باشم ولی شرایطمون طوری شده که مجبوریم از طرفی هم از شر اجاره خونه و این همسایه های پیر و خرفت که هر روز باید به یه سازشون برقصیم راحت میشیم .ته ته دلم خوش نیست دوس ندارم نزدیک مادرشوهر باشم دوس ندارم حتی هفته ای یه بار چشمم بهش بیوفته ..چهارسال گذشته داریم میریم تو پنجمین سال ازدواجمون.کینه ای نیستم اما یه چیزایی رو هرگز نمیشه از ذهن پاک کرد ...حتی اگه از ذهنم پاک بشن یه تیرهایی تو قلبمه که گاهیی میسوزه گاهی اذیتم میکنه گاهی اشکمو در میاره... بگذریم .مهم نیستن سه ماهه در تلاشیم برای ن یه زن کنار یه مرد...ادامه مطلب
ما را در سایت یه زن کنار یه مرد دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : yekzan3426o بازدید : 31 تاريخ : چهارشنبه 4 اسفند 1395 ساعت: 6:03

اینجا خونه ی منه....   چقدر توش آرومم ...این جمله رو که هیچ جای دنیا مثل خونه خود آدم نمیشه با تموم وجودم درکش میکنم وباورش دارم چقدر اینجارو دوس دارم .... راستی شام امشب چقدر بهم مزه داد...اگه امشب از بهترین رستوران دنیا هم واسم غذا میاوردن حاضر نبودم با کتلت مرغ زری پز عوضش کنم غذایی که کنار شوهر خورده بشه واقعا لذت خاصی داره .... چقدر آرومم ...چه حس قشنگیه این آرامش اینجا خونه منه....به درودیوارش نگاه میکنم ..چقدر وسایلا توهمه ...به قول خودم عین موزه ابوالهدهده ...اینور تلویزیون اونور مبل ....ویترین در یه وجبی میز ناهار خوری  ....یکم اونورتر شومینه ...... آشپزخونه که یه زن کنار یه مرد...ادامه مطلب
ما را در سایت یه زن کنار یه مرد دنبال می کنید

برچسب : آرامش,آرامش دوستدار,آرامش در حضور دیگران,آرامشم تویی,آرامش اعصاب,آرامش به انگلیسی,آرامش ذهن,آرامش خاطر,آرامش چیست,آرامش درون, نویسنده : yekzan3426o بازدید : 29 تاريخ : شنبه 27 شهريور 1395 ساعت: 14:44